برای خدای خودم...

هرچند همه مان این را میدانیم یا به آن فکر کرده ایم و شاید هم تا به حال به آن فکر نکره ایم که چقدر عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد میکنیم بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری؟ بعد از چند روز به دوستی، بعد از چند ماه به همکاری ، بعد از چند سال به همسایه ای، اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم .

خدای عزیزم این حقیر و کوچک که عمری به شما اعتقاد پیدا کردم ولی اعتماد پیدا نکردم انگار یادمان میرود آیه توکلت علی الله و حسبه که خداوند به بندگانش خطاب میکند. 

ای خدای عزیزم چقدر در زمین غریبی و همه پایان کار یاد  تو می افتند کاش اینطور نبود اگر همه یاد تو بودیم الآن حجتت روی زمین ظهور کرده بو بیایم به خدایمان برای یک بار هم که شده اعتماد کنیم شاید اتفاق زیبایی افتاد...

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 11 مرداد 1392
خواهرم!

 

 خواهرم!

از صابون استغفار براي زدودن چرك گناه استفاده كن كه بوي بهشت دارد.

ازكرم وضو براي نوراني كردن صورتت استفاده كن.

ودوري از گناه را سرمه چشمت كن تا چشمانت زيباتر گردد.

ورنگ راستگويي را بر لبانت بكش تا براق شود.

گوشواره ادب ، النگوي تواضع وگردنبند عفت را به خود بياويز.

عزيز خواهي شد اگ مثل يوسف تن به ذلت ندهي....


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 11 مرداد 1392
بی قرار توام


بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

            مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

            در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

 آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟

بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

            بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

            مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مساله دوری و عشق

و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 11 مرداد 1392
به مناسبت سالروز شهادت حضرت علي (ع)

به مناسبت سالروز شهادت حضرت علي (ع)

 

 

 

 

 در وصف حضرت علي (ع)

 


 


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : دو شنبه 7 مرداد 1392
شعر شهادت حضرت علی شب 21 ماه رمضان

شعر شهادت حضرت علی شب 21 ماه رمضان
 
دلم ز دنیا سیره بدست غم اسیره............برس به دادم خدا بابام داره میمیره

خدا نگهدارتون دست علی یارتون..............که میروم امشب از کوفه ی غم بارتون

غریبیمو که دیدید گریه به حالم کنید..........یتیمای گرسنه منو حلالم کنید

کوفه تو هر روزو شب رسوندی جونم به لب.....تلافی کن ظلمتو جون تو جونه زینب

ساقی بی کوثرم شده شب آخرم ....... شکر خدا که میرم به دیدن همسرم

تو خاطرات بسپارید حرفای امشبم رو....خیلی مراقب باشید حسینو زینبم رو

یه روز میاد یه دسته عاشق دل شکسته....چند تا به روی نیزه چند تا با دست بسته

گر چه نمک نشناسید اما بچه ها مو بشناسید....از چشاتون میخونم قاطلای عباسی

دلم ز دنیا سیره به دست غم اسیره......دعا کنید که امشب بابام شفا بگیره

بابای مهربونم بابای غرق خونم ......بابای بیمار من دردوبلات به جونم

بگو برایم سخن ولی نگو از کفن.....به جای چاه کوفه بگو به من تو دردت

دلم ز دنیا سیره به دست غم اسیره......دعا کنید که امشب بابام شفا بگیره


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : دو شنبه 7 مرداد 1392
فرا رسید سالروز شهادت حضرت علی (ع) تسلیت باد

«شعر به مناسبت شهادت حضرت علی (ع)»

 

شعر به مناسبت شهادت حضرت علی (ع)



دیشب سحر را باب محنت باز گردید        سوزو گداز مرغ شب آغاز گردید
دیشب درون سفره ی شب زنده داران      غم بود و ماتم بودو رنج و دردو حرمان

 

دیشب به منبر راز دل محراب می گفت       از صبح خونین گل مهتاب می گفت
دیشب درو دیوار کوفه داد میزد      فریاد از بی رحمی بیداد میزد

 

دیشب علی در عرش اعلی سیر می کرد            آهنگ رفتن از دیار غیر می کرد
دیشب فضا را غرق سوزو ساز می کرد         گه دیده را می بست و گاهی باز می کرد

 

دیشب قرارش همعنان درد می شد       رخساره ی با خون خزابش زرد می شد
دیشب حسن بر هم کف افسوس می زد    بر صورت خونین بابا بوس می زد

 

دیشب حسینش همچو باران اشک می ریخت /کز اشک او از چشم گردون رشگ می ریخت
دیشب به فکر میزبانی بود کلثوم      یادآور آن میهمانی بود کلثوم

 

دیشب به پشت پرده زینب زار می زد      از فرط غم سر بر درو دیوار می زد
دیشب فضا بوی گل مهتاب می داد       گویی که سقایی به ساقی آب می داد

 

دیشب اجل آهنگ سازو برگ می زد      پرونده ای را مُهر سرخ مرگ می زد
دیشب علی عزم دیار یار می کرد     عزم جدایی از درو دیوار می کرد

 

دیشب علی با فرق تا ابرو شکسته 

  می رفت نزد همسر پهلو شکسته


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : دو شنبه 7 مرداد 1392
شب هاي بندگي

      شب هاي بندگي

         
     اعمال ويژه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : یک شنبه 6 مرداد 1392
شب غفران و توبه

شب تویه

شب قدر است و قدر آن بدانیم

نماز و جوشن و قرآن بخوانیم

به درگاه خدا غفران و توبه

به شرطی که سر پیمان بمانیم

برای پاکی نفس و سعادت

همیشه بهر خود شیطان برانیم

شب تقدیر و ثبت سرنوشت است

دعا بر مومن و انسان بخوانیم

برای صیقل روح و روان ها

به دل دریائی ازایمان رسانیم

برای اولین مظلوم عالم

بسی خون دل از چشمان چکانیم

هزاران لعنت و نفرین بسیار

به قاتلهای مولامان رسانیم

در این شبها تو مهدی(عج) را صدا کن

چو یوسف غایب است حیران چنانیم

دعای اول و آخر ظهور است

که بیش از این در این هجران نمانیم

مسافر؛ را بگو ایمان قوی دار

که تا وصلی به این دامان امانیم


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : یک شنبه 6 مرداد 1392
8سال

هشت ساله هستی و جای عروسی عروسک هایت

مرگ پدر مادرت را دیده ای

هشت ساله هستی و جای اسب چوبی کنار جنازه ها نشسته ای...

دارم دق میکنم که چشم هایت جرات گریه را هم ندارند

اشک های تو مرا از خودم یتیم می کند

کاش دهان نسل مرا گل بگیرند

شاید صدای تو به گوش ها برسد

ببخش اگر تو را ندیده میگیرند

وقتی ولنتاینشان را خراب میکنی

هی دختر...

دیوار حاشا بلند است ... حتی اگر روی آن خون ریخته باشد .................ا


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 4 مرداد 1392
چه کسی میگوید؟

بسم الله...

به امید ظهور مولای همیشه حاضر

                                                            اللهم عجل لولیک الفرج.


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 4 مرداد 1392
صاحب الزمان

خدا کند تو  بیایی و صبح سر بزند

 که بی ستاره ترین شب شب جدایی توست

بیا که دیدن رویت بهشت موعود است

 بهشت هم آیتی از جلوه خدایی توست

مولا بخوان تو آیه اَمّن یجیب را

 زیرا که می رسد به اجابت دعای تو

اول بیا مدینه و بنما که در کجاست

 گمگشته قبر مادر درد  آشنای تو

گر دیده ام ندید رخ دلربای تو

 دل پر زند به سینه من در هوای تو

خواهم که جای پای ترا بوسه زنم

 در حیرتم که کجاست جای پای تو


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : شنبه 4 مرداد 1392
عصر این جمعه

 

عصر یک جمعه دلگیر. دلم گفت. بگویم. بنویسم.

 

       که چرا عشق به انسان نرسیدست؟

 

 

               چرا آب به گلدان نرسیدست؟

...و هنوزم که هنوز است چرا "یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست"؟

 


              بگو حافظ دلخسته ز.شیراز بیاید. بنویسد.

 

 

                   ...که هنوز است چرا "یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست"؟

 

 

        چرا "کلبه احزان به گلستان نرسیدست"

 

 

عصر این جمعه دلگیر. وجود تو کنار دل هر بی دل آشفته شود حس!

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 3 مرداد 1392
چه کسی مرده است؟!

قرآن!

من شرمنده ام، اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هروقت در کوچه مان نوایت بلند میشود؛ همه از هم می پرسند:


چه کسی مرده است؟!



|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : پنج شنبه 3 مرداد 1392
شهدا

شهدا چفیه داشتند... من چادر دارم...

من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است...

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند... من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود... من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند... من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...

آنان چفیه را سجاده می کردند و به خدا می رسیدند... من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند... من وقتی چادری می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...

آنان با چفیه گریه های خود را می پوشاندند... من در مجلس روضه با چادر صورتم را می پوشانم و اشک هایم را به چادرم هدیه می دهم...

آنان با چفیه زندگی می کردند... من بدون چادرم نمی توانم زندگی کنم...

آنان سرخی خون شان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادر سیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...

یاوران حجاب


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : چهار شنبه 2 مرداد 1392
میلاد امام حسن مجتبی(ع)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : یک شنبه 30 تير 1392
ولادت امام حسن مجتبی(ع)





ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان، در پیشگاه كرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای غریب بیش نیست. رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می كرد و بر تو مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص) و كرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینك در بهار شكفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت كه زینت همه خوبی ها و نیكی هاست، افتخار می كنیم.


پیشواى دوم جهان تشیع كه نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.




صداي هلهله‌اي به گوش مي‌رسد. صداي تسبيح؛ صداي شور و نشاط عرشيان. نوري متولد مي‌شود كه از عرش تا فرش را مي‌گسترد و جلوه حضور اين نور آسماني، در خاندان وحي رخ مي‌نمايد.

آري، امشب خانه علي(ع) و فاطمه(س) غرق در شادي تولد نخستين فرزند است. امشب تجلي حسن ازلي است كه در چهره دلگشاي چهارمين معصوم، حسن بن علي(ع) نمايان مي‌شود و با آمدنش، جان‌ها را صفايي ديگر مي‌بخشد.





مقدمش مبارک


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : یک شنبه 30 تير 1392
وفات حضرت خدیجه (س)



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 28 تير 1392
ختم صلوات

http://mahdie-fatemeh.persiangig.com/arbain.jpg

طرح ختم صلوات به نيت سلامتي و تعجيل در ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالي و فرجه الشريف لطفا تعداد صلواتهای که میفرستید در قسمت نظرات بنویسید.اجرتون با آقا امام زمان(عج)

اللًّهُـ‗__ـمَ صَّـ__ـلِ عَـ__ـلَى مُحَمَّـ__ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ__ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 28 تير 1392
حقا که کمه

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!

گفتم:ببخشید چی واقعا؟!

گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها فقط از دخترای چادر به سر و مذهبی خوشتون میاد!

گفتم : بله

گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید!

گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!

گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه

آره تو راست میگی …

javanenghelabi.ir 1392 (48)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : جمعه 28 تير 1392
بیا مهدی

بح

 

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی                چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن                خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
آقا بیا بخاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
وقتی برای بدرقه ی عشق می روی
از کوچه های خسته ما هم عبور کن
به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحظه آمدنت را بدانیم ...
اللهم عجل لولیک الفرج .
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : Mojtaba
تاریخ : یک شنبه 27 تير 1392

تعداد صفحات : 3